دانلود آهنگ جدید | پروا موزیک

دانلود آهنگ جدید علیرضا عصار به نام جنگ امام حسین - پروا موزیک

پروا موزیک تابع قوانین جمهوری اسلامی میباشد و در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد ثبت شده است .
پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

علیرضا عصار جنگ امام حسین

دانلود آهنگ جدید علیرضا عصار به نام جنگ امام حسین

Download New Music By Alireza Assar Called Jange Emam Hossein

 

+ قسمتی از ترانه آهنگ جنگ امام حسین

میرود آقا به سوی خیمه ها ، مشک سوراخی بروی شانه ها

مشک یعنی رمز محیا و ممات ، مشک یعنی رشته ای سوی نجات

مشک یعنی آبروی یک دلیر ، مشک یعنی نعره آن نره شیر

مشک یعنی العطش در دشت خون ، مشک یعنی رمز حق در کاف و نون

مشک یعنی پاسداری از لوا ، مشک یعنی دست از پیکر جدا

مشک یعنی کاف حق باشد ز تن ، مشک یعنی بر تن مردان کفن

در دلش سوز گداز حالی است ، در کنارش جای یاران خالی است

دانلود آهنگ جدید علیرضا عصار به نام جنگ امام حسین

آهنگ علیرضا عصار بنام جنگ امام حسین با لینک مستقیم در رسانه ی پروا موزیک

دانلود آهنگ جدید جنگ امام حسین، با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، جهت پخش آنلاین به ادامه مطلب مراجعه کنید




دانلود آهنگ با کیفیت 320 دانلود آهنگ با کیفیت 128

متن آهنگ جنگ امام حسین از علیرضا عصار

میرود آقا به سوی خیمه ها ، مشک سوراخی بروی شانه ها

مشک یعنی رمز محیا و ممات ، مشک یعنی رشته ای سوی نجات

مشک یعنی آبروی یک دلیر ، مشک یعنی نعره آن نره شیر

مشک یعنی العطش در دشت خون ، مشک یعنی رمز حق در کاف و نون

مشک یعنی پاسداری از لوا ، مشک یعنی دست از پیکر جدا

مشک یعنی کاف حق باشد ز تن ، مشک یعنی بر تن مردان کفن

در دلش سوز گداز حالی است ، در کنارش جای یاران خالی است

چون که دستار پیامبر سر نهاد ، یاد آن ایام پر محنت فتاد

تیغ حیدر بست ردا بر دوش داد ، ناله ی طفلان خود را گوش داد

گوئیا او خود همان پیغمبر است ، یا همان شیر ژیان خیبر است

زینبش را ناگهان او زد صدا ، از میان خیمه بیرون شد خدا

گفت خواهر این وداع آخر است ، چون حسینت بی معین و یاور است

این رسالت بر تو هم بنهاده اند ، نام تو ام المصائب داده اند

بهر طفلانم فقط مادر تویی ، ملجع درماندگان خواهر تویی

بعد من تنها روی از من جدا ، دل قوی دارو توکل برخدا

خواهرم دیگر سخن پایان رسید ، نوبت سالار مظلومان رسید

چون به زین ذو الجناح او جا گرفت ، آفتاب عالم و دنیا گرفت

پس روان در جنگ ثارالله شدی ، عالمی در ماتم آن مرد شدی

چون حسین مرکز به دورش کردگار ، دست خود بالا گرفت در کارزار

هل منی زد بر جمیع اشقیاع ، یک نفر پاسخ ندادش جز خدا

گفت لشگر من حسینم من حسین ، آدم و عالم زداغم شور شین

این چنین مهمان نوازی میکنید ، با حبیب الله بازی میکنید

کی پذیرایی زمهمان تیغ بود ، بازی طفلان کجا با جیغ بود

خود شما دعوت زمن بنمودیید ، تیغ و خنجر روی من بگشوده اید

دعوتم کردید آیم سویتان ، آمدم این است وفای کویتان

من نسب از پشت احمد میبرم ، سینه عدوان حق را میدرم

آن که باشد جانشین مصطفی ، باب من باشد علی مرتضی

من حسینم ابن زهرای بتول ، پاره تن نور چشمان رسول

تشنه ام بر بوسه ی شمشیرتان ، آمدم مردی ندیدم بینتان

گفت حجت بهر ایشان شد تمام ، تیغ ها عریان نمودند از نیام

کوفیان از روبرویش در فرار ، هرکسی در فکر جانش بیقرار

صف شکن غرید و لشگر غرق آه ، آمد و تا خیمه گه دارد نگاه

تا که قلب لشگر دون را شکافت ، زینب آن سو مضطرب قلبش گداخت

صف زد و شمشیر حق بر خصم دون ، بر زمین افتاده اند و آه فزون

تا که سنگی روی پیشانی نشست ، خون جهید آقا به صورت برد دست

حرمله بنشست ،کمانش را کشید ، تیر او در سینه ی مولا دوید

از قفا بیرون کشید آن تیر غم ، خون روان از جایگاه تیر هم

نیزه ای از پشت تن را بوسه داد ، از جلو بیرون سپس از زین فتاد

صورتش محکم به روی خاک خورد ، بر لبش بسمه له به الله بود

ضربتی بر دست چپ آمد فرود ، آن دگر بر گردنش زد با عمود

پس به شمشیر تکیه کرد و ایستاد ، قوم دون را همچنان اندرز داد

نیزه ای دیگر به پشتش شد فرود ، کرد بیرون و به زد از روبرو

ناگهان تیری گلویش را درید ، از گلوی پاک او خون میجهید

هی زجا برخاست هرکس ضربه زد ، هی فتاد و کربلا را بوسه زد

ضربتی بر روی دندانها زدند ، آتش غم بر دل و جانها زدند

مالک ابن نصر کندی پیش بود ، در پی اش خولی کافر کیش بود

یک نفر دستار او را باز کرد ، یک نفر پیراهنش را ساز کرد

آن دگر تا دست و انگشتر بدید ، بی درنگ انگشت آقا را برید

بعد از آن شمر لعین آمد ز راه ، آن طرف زینب دوان تا قتلگاه

شمر کافر از قفا سر را برید ، روبرو زینب دل از مولا برید

حائلی از اشک تا مقتل فتاد ، گوئیا زینب همانجا جان بداد

سر بروی نیزه لشگر شادمان ، روبروشان در حرم آه و فغان

تیره شد خورشید در ظهر بلا ، باد سرخی میوزید در کربلا

کوفیان کف میزدند و هل هله ، از حرم تا قتلگه در ولوله

یا اخا آیا تو هستی این چنین ، پس چرا بی سر فتادی بر زمین

یا اخا جان در لحیم همچون نی است ، با که گفتی یا اخا ادرکنی است

یا اخا بین خیمه را آتش زدند ، این لعینان قوم دون اند و بدند

لب به رگهای بریده مینهاد ، از مکان تا لا مکان فریاد داشت

این حسین است بر زمین افتاده است ، قطره ی آبی به او کس داده است

دیدگاه کاربران انتشار یافته : 0 - در انتظار بررسی : 39
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.