دانلود آهنگ علیرضا افتخاری به نام عروج - دانلود آهنگ با لینک مستقیم

من اکنون در مقام ابراهیم ایستاده ام و دستهای ستم دیده و بی پناهم

همچون دو نیاز منتهی همچون دو فریاد مجسمی که از دور کسی را به یاری می خواند

به سوی این پهن دشت خفته تاریخ گشوده ام و انگشتانم را در فضای مهرگون اساطیر فرو برده ام

و با سر انگشتانم در آن سوی افق حریر پیراهن زر در رفته همه ی عصرهای طلایی را لمس می کنم

و در حالی که چشمهای مرطوبم بر سر این معبد باز مانده است در سکوت عظیم این تاریخ

که اکنون بر همه ی آفرینش خیمه زده است گوش به زمزمه اسرار آمیز همه رسولان دیگر بسته ام

زمزمه هایی که همچون جویبارهای باریک و زلال از غیب سر می زنند

و در نهر سرشار و نیرومند آوای این اذان که از سر این مناره فریاد می کشد به هم می پیوندد

و به نرمی طلوع سپیده صبح در جان تیره شب و به گرمای حلول عشق در یک روح عطش ناک و دردمند در من جریان می یابد

و قلب تشنه ی من همچون کوزه ی گرم و غبار گرفته ای در زیر باران شسته و سرشار می کند