متن آهنگ مهران مدیری به نام مسافر
متن آهنگ مهران مدیری به نام مسافر
Lyrics song Mehran Modiri by Mosafer
+ قسمتی از ترانه آهنگ مسافر
با من مسافريست، هم روزگار من / تب کرده بی رمق، افسرده خسته تن
شادی لحظه ایست از هم پيالگی / از حس همدلی از روی سادگی
دلواپسی ولی همراه هر دو / مهلت تمام شد دير است بی گمان
از پشت پنجره، با آنکه مانده روز / می خواندش کسی، راهيست او هنوز
جهت مشاهده آهنگ و پخش انلاین این موزیک کلیک کنید
متن متن آهنگ مهران مدیری - مسافر
با من مسافريست، هم روزگار من
تب کرده بی رمق، افسرده خسته تن
شادی لحظه ایست از هم پيالگی
از حس همدلی از روی سادگی
دلواپسی ولی همراه هر دو
مهلت تمام شد دير است بی گمان
از پشت پنجره، با آنکه مانده روز
می خواندش کسی، راهيست او هنوز
از پشت پنجره با آنکه مانده روز
می خواندش کسی راهيست او هنوز
اين سوی پرده ام، تنها پياله ها
با هم نشسته اند، خاموش و بی صدا
دلواپسی ولی همراه هر دومان
مهلت تمام شد دير است بی گمان
از پشت پنجره، با آنکه مانده روز
می خواندش کسی، راهيست او هنوز
از پشت پنجره، با آنکه مانده روز
می خواندش کسی، راهيست او هنوز
اين سوی پرده ام، تنها پياله ها
با هم نشسته اند، خاموش و بی صدا