دانلود آهنگ جدید مرتضی سرمدی به نام لعنت به تو - دانلود با لینک مستقیم

برای تو می نویسم که تو فقط بخوانی

مرا ببخش ، مرا ببخش اگر از گونه هایم عشق می ریزد و

سطر هایم بارانی می شود

از تو چه پنهان به اندازه ی تمام پریشانی موهایت شکسته ام

اما باور کن خاطراتت چه خوب میزبانی بود برای بهانه های نفس کشیدنم

روزها که هیچ بالاخره می گذرد

اما شبها

شبها به خودم میگویم شاید زودتر بخوابی

بهتر از آن باشد که با وسوسه های شب دلتنگی ات را که ماه هاست در دل داری

به زبان بیاوری

بخواب نازنینم ، گاهی باید زود خوابید

اما نمی فهمد که ، دل است دیگر

عقل داشت که اسمش دل نبود

همه ی ما اشتباهاتمان این است که فکر میکنیم

با درد دل و حرف زدن دردمان آرام می شود

اما نمی دانیم که درد را باید درد کشیده باشی تا بفهمی

چه رنجی می کشد آن که درد دارد

نمیدانم چه حکمتیست ، تمام دردهایم فقط شبها به سراغم می آیند

در عجبم کدام بی انصافی شب را قسمت میکرد

نیمه های شب من اصلاً شبیه نیمه شبهای دیگران نیست

این عدالت است ؟

♫♫♫♫

به تو که می اندیشم لبخندی میزنم و چشمانم پُر می شود

خالی نمی شوم چرا که در نبودت یادشان دادم که هر کسی ارزش باریدنتان را ندارد

پس آرام باش

با تو هستم ، با تویی که میدانستی حتی اگر کنارم باشی

باز هم دلتنگت می شوم ، حالا ببین نبودنت با من چه کرده

من که چیزی از تو نخواستم

جز یک آغوش برای نفس کشیدن و یک دوستت دارم برای نمُردن

اصلاً چه معنی میدهد من صبحا در آغوش تو چشم باز نکنم و

با آن صدای گرفته ی دوست داشتنی ات صبح بخیر عزیزم هایت را نثارم نکتی

چه معنی میدهد تا با شیرینی لبانت و چشمان پر مهرت از خواب بیدار نشوم

چه معنی میدهد؟

اصلاً چه معنی دارد که نباشی

نه نه نه نه نه

اتفاقاً کلی معنی دارد

حال که رفتی برو ، به درک

برو لعنت به تو و …

فقط برو

بارها گفته بودم ، بارها گفته بودم به غرورم لطمه نزن

عشقم را از کسی که غرورم را زخمی کند میبُرم

تا بداند فرق داشته ها و نداشته هایش را

من خودم میدانم ، من خودم میدانم با تو چه کردم

تو هم میدانی که با دلم چه کردی

از تو فقط برایم یک مشت خاطره چرت و یک عمر نفرت ماند و

از من برایت فقط حسرت کشیدن

♫♫♫♫

من کاری را کردم که هر مرد عاقلی می کند

من قلب تو را لبریز از عشق کردم تا جایی برای پرسه زدن مردی دیگر نباشد

اما تو ، تو فقط برایم یک پشیمانی از یک رابطه اشتباه گذاشتی

برو که ، هه

زیادی برایت صحبت کردم

حیف حرفهایم که برای تو زده شود

باران را دیده ای ؟ او بی معرفت نیست ، می رود

اما تا می بیند دیر می شود سریع می آید

اما تو هیچ نداری ، نه معرفت نه انسانیت ، هیچ

حالا ، حالا منمو ، باران و جای خالی هه هه ، نه ، نه

اتفاقاً جایت خالی نیست

تازه در نبودنت بیشتر آرامش دارم

برو ، به سلامت هه