عمری به سر دویدم در جستجوی یار

جز دسترس به وصل وی ام آرزو نبود ، آرزو نبود

دادم در این هوس دل دیوانه را به باد

این جستجو نبود این جستجو نبود

هر سو شتافتم پی آن یار ناشناس

گاهی جز شوق خنده زدم گه گریستن

بی آنکه خود بدانم بی آنکه خود بدانم از این گونه بی قرار

مشتاق کیستم مشتاق کیستم