متن آهنگ محمد معتمدی به نام پرواز
متن آهنگ محمد معتمدی به نام پرواز
Lyrics song Mohammad Motamedi by Parvaz
+ قسمتی از ترانه آهنگ پرواز
وقتی از شهر به پرواز در آمد تن تو / دست در گردنم انداخت غم رفتن تو
پشت هر پنجره یک بغض به یادت گل کرد / زنده شد در دلِ شب خاطره ی روشن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی / سالها سوخته ام در تب پیراهن تو
حجم این شهر که امروز پر از عطر گل است / لحظه ای پر شده از خاطره ی بودن تو
نامت امنیت و لبخند تو آرامشِ من / من نفس می کشم از خنده ی زخمِ تن تو
آخرین خاطره ی لحظه ی پرواز تو بود / خواب سنگین من و سادگی رفتن تو
جهت مشاهده آهنگ و پخش انلاین این موزیک کلیک کنید
متن متن آهنگ محمد معتمدی - پرواز
وقتی از شهر به پرواز در آمد تن تو
دست در گردنم انداخت غم رفتن تو
پشت هر پنجره یک بغض به یادت گل کرد
زنده شد در دلِ شب خاطره ی روشن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سالها سوخته ام در تب پیراهن تو
حجم این شهر که امروز پر از عطر گل است
لحظه ای پر شده از خاطره ی بودن تو
نامت امنیت و لبخند تو آرامشِ من
من نفس می کشم از خنده ی زخمِ تن تو
آخرین خاطره ی لحظه ی پرواز تو بود
خواب سنگین من و سادگی رفتن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سال ها سوخته ام در تب پیراهن تو
****
وقتی از شهر به پرواز در آمد تن تو
دست در گردنم انداخت غم رفتن تو
پشت هر پنجره یک بغض به یادت گل کرد
زنده شد در دلِ شب خاطره ی روشن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سالها سوخته ام در تب پیراهن تو
حجم این شهر که امروز پر از عطر گل است
لحظه ای پر شده از خاطره ی بودن تو
نامت امنیت و لبخند تو آرامشِ من
من نفس می کشم از خنده ی زخمِ تن تو
آخرین خاطره ی لحظه ی پرواز تو بود
خواب سنگین من و سادگی رفتن تو
تا شفاعتگر چشمان سیاهم باشی
سال ها سوخته ام در تب پیراهن تو