دانلود آهنگ سحر نزدیک است از محمد بی باک
محمد بی باک-سحر نزدیک است
دانلود آهنگ جدید محمد بی باک به نام سحر نزدیک است
Download New Music By Mohammad Bibak Called Sahar Nazdik Ast
+ قسمتی از ترانه آهنگ سحر نزدیک است
خندون با یه تبسم دروغ / قدم زنون تو یه بعد از ظهر شلوغ
پدر از نداریش نمیگفت و حاشا میکرد / دختر کوچولوش ویترینارو تماشا میکرد
نگاه کن خونواده هارو که میخندن شاد / دیدن این صحنه ها قلب پدر رو میکند از جا
مادرا شاد , دست بچه ها کیسه های کادو / پدر گفت این مال اوناس نه یه ریزه پای پادو
امروز اومده تا دخترش رو راضی کنه / افسوس باید با احساساتش بازی کنه
پس به خونواده میگه چهل هزار دروغ رو / وقتی جیبش خالیه با چندرغاز حقوق و
آهنگ محمد بی باک بنام سحر نزدیک است با لینک مستقیم در رسانه ی پروا موزیک
دانلود آهنگ جدید سحر نزدیک است ، با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، جهت پخش آنلاین به ادامه مطلب مراجعه کنید
متن آهنگ سحر نزدیک است از محمد بی باک
خندون با یه تبسم دروغ
قدم زنون تو یه بعد از ظهر شلوغ
پدر از نداریش نمیگفت و حاشا میکرد
دختر کوچولوش ویترینارو تماشا میکرد
نگاه کن خونواده هارو که میخندن شاد
دیدن این صحنه ها قلب پدر رو میکند از جا
مادرا شاد , دست بچه ها کیسه های کادو
پدر گفت این مال اوناس نه یه ریزه پای پادو
امروز اومده تا دخترش رو راضی کنه
افسوس باید با احساساتش بازی کنه
پس به خونواده میگه چهل هزار دروغ رو
وقتی جیبش خالیه با چندرغاز حقوق و
درگیر نگران و از همه گیج تر
رفت به گذشته ها و حسرت بیشتر
روزایی که میگفته پولدار کاشکی باشم
و نذارم بچه هام مشکلی داشته باشن
اون تو اوج بودن رو فقط خوابش رو دید
حتی واسه رویا پردازی زمونه بالش رو چید
چی بگم؟ سیب زندگی از تلخی پره
از هوا تا زمین برسه صد تا چرخ میخوره
♫♫♫♫
من یه پدر تنها و غریب
نمیتونم باشم همه غم هامو حریف
مثل تک درخت بیابونا تنها و نحیف
چه جوری کنم غم همه حرف هامو تعریف
تو که از شنیدن این حرفا بیذاری باز
تو خودتو آیا حاضری بذاری جام
تو که سرگرم شمارش هزاریا
تو خودتو آیا حاضری بذاری جام
♫♫♫♫
نه من باید بخرم حتی اگه زیرو رو شم
و واسه اولین قدم پالتمو میفروشم
توی آژانس بی خوابی هام تا دو ی شب
بعیده این پولا واسه بچه هام کادو بشن
تا کی خونه همه با لباس ساده برو
حتی درختا لباس نو میپوشن سال نو رو
تمام هم سنام رو میبینم خوب و خوشن
نرسیدم به آرزوهام من رو میکشن
از همه عالم و آدم حس بیذاری داشت
تو که میشنوی خودتو میذاری جاش
یهو داد زد میشنوی تو که اون بالایی
شاید راست میگن که خدای پولدارایی
ندا اومد تو یه آدم پایسته و پاکی
گرچه حرکتت مثل یه کرم آهسته و خاکی
ولی صبر کن این کرم پروانه میشه
من که منتظرم چرا روم هیچ دری وا نمیشه
♫♫♫♫
من یه پدر تنها و غریب
نمیتونم باشم همه غم هامو حریف
مثل تک درخت بیابونا تنها و نحیف
چه جوری کنم غم همه حرف هامو تعریف
تو که از شنیدن این حرفا بیذاری باز
تو خودتو آیا حاضری بذاری جام
تو که سرگرم شمارش هزاریا
تو خودتو آیا حاضری بذاری جام
♫♫♫♫
مظلوم و بی ستم , تنها و بی سپر
رفت به جنگ مشکلات دنیای بی صفت
رفت تو فکر با خودش گفت باید چه ها کنه
که تو این اقیانوس پر تلاطم شنا کنه
گفت از فردا واسه ارباب رجوع اشوه میام
و واسه کوچک ترین کاری میگم رشوه میخوام
اما نه حتی فکر به این قضیه کفره
وقتی یه عمر نون حلال آوردم پای سفره
کل زندگیمون تو فکر زور و زر رفت
اینو با خودش گفت و از کوره در رفت
روزه ها گرگه گرچه من زود بره شدم
و دچار این زندگی روزمره شدم
من یادم تو دل اون آدم تهی دست
هنوزم رگه هایی از امید هست
درخت آرزو با صبر به ثمر دست میده
اندکی صبر کن سحر نزدیکه
پس ادامه میدم شاید سرابه این صبر
به امیده فردا که بچرخه سرا به این سمت